ما ایرانی ها خود را ملتی باهوش و دارای IQ بالا تصور می کنیم. آیا واقعا این چنین هست؟ اساس این تصور غلط بیشتر مرتبط هست با فرار مغزها و نخبگان ایرانی که به کشورهای غربی مهاجرت کرده اند. اگر وجود دانشمندان ایرانی در کشورهای غربی را دلیل باهوش بودن جامعه ایرانی تصور کنیم. برداشت بسیار اشتباهی هست. چرا ایرانی هایی که به غرب رفته اند. اکثر نخبگان دانشگاهی بخوص از دانشگاه برتر کشور به آنجا مهاجرت کرده اند.
آیا اکثر جامعه ایرانی داخل کشور هم به لحاظ ضریب هوشی اینقدر قوی هستند؟ خیر!
ظریب هوشی (IQ) رابطه مستقیم با وضعیت اقصتادی و اجتماعی یک جامعه دارد. جوامعی که به لحاظ اقتصادی توسعه یافته اند. هوش افراد رشد بهتری دارد.
اما اکنون تحقیقات جدید نشان می دهد که ضریب هوشی ایرا از زمان انقلاب تا کنون روبه کاهش بوده و این روند همچنان ادامه دارد تا جایی که گزارش های جدید نشان می دهد که IQ مردم ایران از 104 به 68 کاهش یافته است. کاهش بهره هوشی یک جامعه می تواند فاجعه باشد. بحثی که در شبکه های اجتماعی جنجال زیادی بین ایرانیان به پا کرده است.
با ای اس دانلودهمراه باشید تا به بررسی این موضوع بپردازیم.
ظاهرا بررسی های انجام شده از جانب سیاسیون کشور دلیل کاهش IQ را کاهش آمار ازدواج افراد تحصیل کرده و یا کاهش زادولد این قشر تحصیل کرده جامعه می دانند. می گویند قشر تحصیل کرده جامعه یا ازدواج نمی کنند اگر هم ازدواج کنند بیش از دو فرزند ندارند. در نتیجه قشری که می تواند ژن های باهوشی را انتقال دهد. با ازدواج نکردن و فرزند آوری کم این زنجیره تولید ژن های برتر را قطع می کند.
اما واقعیت این چنین نیست. دلیل اصلی کاهش IQ مردم فقر اقتصادی می باشد. بر همگان آشکار است که فقر و شرایط بد زندگی می تواند قدرت تفکر و خلاقیت را از انسان بگیرد. فقر اقتصادی می تواند به فقر هوشی منجر شود.
پژوهشگران آمریکایی، کانادایی و انگلیسی می گویند فقر به طور مستقیم منابع روانی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد و بر عملکرد شناختی افراد تاثیر گذاشت و ظرفیت ذهنی اندکی برای رشد فکری و انجام کارهای مرتبط با رشد فکری به جا می گذارد. نتایج این تحقیقات در مجله ساینس منتشر شده است.
اما دانشمندان بر چه اساس کاهش بهره هوشی را به فقر نسبت می دهند؟
دانشمندان برای راستی آزمایی این نظریه دو مطالعه میدانی در هند و آمریکا انجام داده اند. داده های بدست آمده دقیقا ارتباط بین فقر و تصمیم گیری های نادرست را نشان می دهد. محققان در بخشی از این تحقیقات بر روی کشاورزان هندی را مورد بررسی قرار داده اند.
زارعین هندی سه مرحله ضروری در این چرخه تحقیق را پشت سر گذاشتند. و داده های بدست آمده در هر سه مرحله با هم مقایسه شده تا دانشمدان به درستی رابطه مستقیم فقر با بهره هوشی دست یافتند.
این کشاورزان در سه مرحله تحقیق از آنها تست گرفته شد.
پیش از کشت: یعنی زمانی که کشاورزان بسیار فقیر بودند. پولی نداشتند و دنبال وام بودند.
مرحله دوم: پس از برداشت محصول، اما پیش از پرداخت و دریافت پول محصولات ( مرحله ای که کشاورزان در سخت ترین وضعیت فقر بودند )
مرحله سوم: یعنی پس از پرداخت پول محصول به آنها
داکتر “آناندی مانی” از مرکز مزیت رقابتی اقتصاد جهانی دانشگاه وارویک در انگلیس در هر مرحله از این چرخه از کشاورزان آزمون شناختی گرفته و دریافتند تیزهوشی آنها با درآمد آنها متغیر است.
محققان با مقایسه آزمون های ضریب هوشی کشاورزان را در زمانی که پول زیاد و زمانی که پول اندک داشتند دریافتند که وقتی کشاورزان پول زیادی دارد تیزهوش تر و ضریب هوشی او بالاتر است. هدف از این مطالعه منتفی کردن دیگر عوامل از جمله تغذیه، سلامت، فعالیت، بدنی و سابقه خانوادگی در هوش بوده است.
محققان تلاش کردند تا تاثیر عوامل مرتبط با استرس را محدود کنند اما از سوی دیگر زیست نشانگرهایی مانند فشار خون و ضربان قلب را اندازه گیری کردند.
برای مطمئن شدن از اینکه این یافته ها منحصر به کشاورزان نیشکر کار هندی نباشد، محققان یک گروه کنترول را نیز در امریکا در نظر گرفتند. دانش پژوهان با استفاده از دو گروه یکی ثروتمند و دیگری فقیر توانستند، موقعیت های مالی شخصی آنها را با استفاده از سئوالات نظری آسان و دشوار هدف قرار داده و سپس از آنها آزمون های غیر کلامی گرفتند.
داکتر مانی اظهار داشت: آنچه که ما دریافتیم این بود وقتی که شرایط مالی آسان باشد هیچ فرقی در عملکرد یک فقیر و یک ثروتمند دیده نمی شود اما هرچه شرایط اقتصادی دشوارتر شود عملکرد فرد فقیر به شدت کاهش می یابد.
این تحقیقات نتیجه می گیرد که افراد فقیر که نگرانی های مالی شدید و مداوم دارند از ظرفیت های ذهنی خود بیش از اندازه استفاده می کنند و از این رو فضایی برای کارهای دیگر برایشان باقی نمی ماند.
جدا از تحقیقات انجام شده در هند و آمریکا، افرادی که درگیر مشکلات اقتصادی هستند. دیگر نمی توانند وقتی برای رشد مهارت های فکری خود صرف کنند. مثل آموزش، مطالعه و .. که نقش مهم در افزایش بهره هوشی دارند. افرادی که مشکلات اقتصادی ندارند. می توانند با آرامش بیشتری به روند یادگیری، آموزش و رشد مهارت فکری و جسمی بپردازند. حتی اگر بهترین سیستم آموزشی وجود داشته باشد. اما ذهنیت افراد درگیر مشکلات مالی و فقر باشد. نمی توان انتظار پیشرفت داشت.
بنابراین دلایل کاهش بهره هوشی مردم ایران می تواند به دلایل زیر باشد:
- فقر اقتصادی و افزایش نابرابری ها
- ضعف سیستم آموزشی و به روز نبودن آن و تاکید بیشتر بر تئوری تا تجربه
- آمار بالای فارغ التحصیلان بیکار در نتیجه کاهش انگیزه برای یادگیری و رشد فکری
- برتری رانت و رابطه بر تخصص در سیستم استخدامی کشور
- نرخ بالای فرار مغزها
به نظر شما چه عوامل دیگری در کاهش بهره هوشی مردم ایران تاثیر گذار هست؟
اصلا اینجور نیست
اتفاقا ما یزدی ها ضریب هوشیمون نسبت به قبل بهتر شده
خوش به حالتون
نخبگان!!
مال ما بوشهری که داغونتر شده
خوشی هااااااااا
ما از گرسنگی داریم همدیگه رو می خوریم
شما نگران کاهش آی کیو هستین؟
“وقتی اوضاع خراب میشه همین مردم متمدن حاضرن همدیگه رو بخورن.”
سلام
چقدر خوب دلایل افت بهره هوشی را توضیح دادین
وقتی این همه درس خوندم دکترا گرفتم
اما پسر خاله من با پارتی و فوق دیپلم از دانشگاه آزاد رفته اداره ..
الان اونجا مدیر شده
بهش میگن حاجی!
من هنوز نبال کار میگردم
چه جوری خواهر برادرای من انگیز کار فکری داشته باشند؟
اصلا حالشون از هر چی کتاب و درس بهم میخوره
کشور های غربی با نخبه های ما هر روز قویتر میشن
ما فقیرتر